۳۹۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۲۷۹

این کیست این؟ این کیست این؟ در حَلقه ناگاه آمده؟
این نورِ اَللّهی‌‌ست این، از پیشِ اَللّه آمده

این لُطف و رَحمَت را نِگَر، وین بَخت و دولت را نِگَر
در چارهٔ بَداَخْتَرانْ با رویِ چون ماه آمده

لیلیِّ زیبا را نِگَر، خوشْ طالبِ مَجنون شُده
وان کَهْرُبایِ روح بین، در جَذبِ هر کاه آمده

از لَذَّتِ بوهایِ او، وَزْ حُسن و از خوهایِ او
وَزْ قُلْ تَعالوهایِ او، جان‌ها به دَرگاه آمده

صد نَقْش سازد بر عَدَم، از چاکر و صاحِبْ عَلَم
در دل خیالاتِ خوشَش، زیبا و دِلْخواه آمده

تخییل‌ها را آن صَمَد، روزی حقیقت‌ها کُند
تا دَررَسَد در زندگی، اَشکالِ گُمراه آمده

از چاهِ شورِ این جهان، در دَلْوِ قُرآن رو، بَرآ
ای یوسُف آخِر بَهرِ توست این دَلْو در چاه آمده

کِی باشد ای گفتِ زبان، من از تو مُسْتَغْنی شُده
با آفتابِ مَعرفَت، در سایهٔ شاه آمده

یارَب مرا پیش از اَجَل، فارغ کُن از عِلْم و عَمَل
خاصه زِعِلْمِ مَنطقی، در جُمله افواه آمده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.