۳۲۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۳۲

میان دعا بر دل شب مزن
ز لب ناله برچین و یا رب مزن

مزن لاف اسلام، اگر می زنی
چو ملزم بر آنی به مشرب مزن

به جولان خود هم مزن خنده ای
همین گو ز بالای اشهب مزن

پی حسنت الوانت این مست گل
که در خون سرشتی به قالب مزن

به شمشیر ترک طلب کشته شو
شبیخون فرصت به مطلب مزن

شبیخون زند غم به عرفی، بگو
که بانگ هزیمت به مرکب مزن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.