۳۰۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۲۴

میرم ز هجر و گویم، یا رب به حسرت من
کز داغ دل مسوزان، کس را به محنت من

هنگام نزع این است، مقصود من که گر یار
چیزی اگر نگردد، فهم از اشارت من

خوش ساعتی که می کرد، منعم ز گریه، محرم
گردش به چین ابرو، منع از نصیحت من

از ناوک تو عمداً، دشوار می دهم جان
تا در دلت بماند، یاد، این شهادت من

رفنم که بهر صلحش، عجزی کنم به عرفی
گو دل بکش به طعنم، این است طاقت من
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.