۲۸۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۱۹۳

ای صیدِ رُخ تو شیر و آهو
پنهان زِ کجا شود چُنان رو؟

چندان که توانی‌‌‌‌اَش تو می‌پوش
می‌بَند نِقابِ تویْ بر تو

در روزَنِ سینه‌ها بِتابید
خورشید زِ مطْلَعِ تَرازو

انْدَر عدَم و وجود اَفکَند
صد غُلغُله عشقْ که تَعالوا

ای قَندِ دو لَعْلِ تو خِرَدسوز
وِیْ تیر دو چَشمِ تو جِگَرجو

سی بیتِ دِگَر بِخواست گفتن
مَستیش کَشید گوش ازان سو

سی بیت فُروختم به یک بیت
بیتی که گُشاده شُد دَران کو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.