۳۶۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۱۴۶

ای شِکَران ای شِکَران کان شِکَر دارم ازو
پَندْ پَذیرنده نِیَم، شور و شَرَر دارم ازو

خانهٔ شادی‌‌ست دِلَم، غُصّه ندارم چه کُنم؟
هر چه به عالَم تُرُشی، دورم و بیزارم ازو

کِی هِلَدم با خود؟ کِی؟ میْ دَهَدم بر سَرِ میْ
گُل دَهَدم در مَهِ دِیْ، بُلبُلِ گُلْزارم ازو

من خوش و تو نیم خوشی، جَهْد بِکُن تا بِچَشی
تا قَدَحی میْ بِکَشی، زان که گرفتارم ازو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۴۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.