۲۵۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۵۲۶

نیست مرا در نظر در دو جهان جز یکی
هست یقینم یکی نیست در آن یک شکی

وهم خیال دوئی نقش کند بر ضمیر
ظن غلط می بری نیست شکی در یکی

در دو جهان یک وجود آینه اش صدهزار
ذات یکی بی خلاف هست صفاتش یکی

موج و حبابست بحر آب ز روی ظهور
لیک نظر کن به ما در همگان نیککی

میر خرابات عشق زنده دلی سیدی
ساقی سرمست ماست خدمت خانی بکی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۲۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.