۲۵۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۵۱۶

جان و جانان توئی چه پنداری
باش یکتا دوئی چه پنداری

از حدوث قدم چه می گوئی
کهنه و نو ، نوی چه پنداری

گفتمت عاشقانه می ، می نوش
قول ما نشنوی چه پنداری

راه میخانه را غلط کردی
به خطا می روی چه پنداری

ما چنین مست و تو چنان مخمور
تو چو ما کی شوی چه پنداری

یار در خانه و تو سرگشته
در به در می روی چه پنداری

می و جامی و سید و بنده
نعمت الله توئی چه پنداری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۱۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.