۲۴۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۵۰۳

گر چه میری در این جهان میری
چون رسد وقت ناگهان میری

آب سر چشمهٔ حیات بنوش
تا نمانند این و آن میری

خوش کناری بگیر ازین عالم
پیش از آن دم که در میان میری

زندهٔ جاودان توانی بود
گر تو در پای عاشقان میری

هر که مُرد او دگر نخواهد مُرد
ور نمیری چو دیگران میری

زنده دل باش و جان به جانان ده
گرنخواهی که جاودان میری

نعمت الله به ذوق جان بسپرد
تو چنان رو که همچنان میری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.