۲۴۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۴۷۷

خواه نباتی و خواه حیوانی
هر یکی مظهریست ربانی

می و جامی و عاشق و معشوق
موج و بحر و حباب را مانی

دل خود را به دست زلفش ده
جمع می باش از پریشانی

گفتهٔ عارفان به جان بشنو
چند گفتار این و آن خوانی

گاه در نزد یار خود می جوی
باش با یارکان کرمانی

ای که جویای این و آن گشتی
باش با خود هم این و هم آنی

عارفانه به تخت دل بنشست
سید مسند سلیمانی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۷۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.