۲۲۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۴۴۶

می عشقش به شیر مردان ده
دُرد دردش به دردمندان ده

ساقیا دست ما و دامن تو
ساغر می به دست یاران ده

می به زاهد مده که باشد حیف
درد وی جام می به رندان ده

جرعه نوشان جام خود بگذار
جرعهٔ جام خود به ایشان ده

کربلا را به عاشقان بخشی
بخش من ز آن بلا فراوان ده

نوش کن جام می که نوشت باد
جرعه ای هم به باده نوشان ده

نعمت الله مده به می خواران
میر مستان به می پرستان ده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۴۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.