۲۲۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۴۰۳

در دو عالم جز یکی دانیم نه
غیر آن یک را یکی خوانیم نه

گر خیال غیر آید درنظر
نقش او بر دیده بنشانیم نه

عشق جانان روز و شب در جان بود
یک نفس بی عشق جانانیم نه

عشقبازی آیتی در شأن ماست
عاقلی را نیک می دانیم نه

اعتقاد ماست با رندان تمام
منکر احوال مستانیم نه

چشم ما روشن به نور روی اوست
بر خیال غیر حیرانیم نه

دُرد دردش همچو سید می خوریم
در پی دارو و درمانیم نه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.