۲۶۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۳۲۶

در دل دریا دلی گوهر بجو
از چنان بحری چنین جوهر بجو

جوهر دُر یتیم از ما طلب
خوش درآ در بحر ما گوهر بجو

عقل مخمور است ترک او بکن
عاشق سرمست جان پرور بجو

گر انا الحق گفته ای منصوروار
بر سر دار فنا سرور بجو

ور بسوزندت در آتش خوش بسوز
وانگهی آن سر ز خاکستر بجو

جان فدا کن حضرت جانان طلب
دل به دلبر ده از او دلبر بجو

گر به راه نعمت الله می روی
رهبری از آل پیغمبر بجو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۲۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.