۲۲۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۲۹۰

بشنو ای یار و اضطراب مکن
خویش رسوای شیخ و شاب مکن

اگرت معنی ای است حاضر باش
صورت شرع را خراب مکن

چشم بر شاهد و شراب منه
گوش با نغمهٔ رباب مکن

می خوری ، خواب می کنی شب و روز
اعتمادی به خورد و خواب مکن

می مخور چون حرارتی دارد
خوردن خود به غیر آب مکن

ای که گوئی که خمر هست حلال
غلطی حکم ناصواب مکن

از سر ذوق با تو می گویم
قول ما بشنو و جواب مکن

ذره را آفتاب می خوانی
طعنه بر نور آفتاب مکن

آخرت را شوی چرا منکر
سر آبی چنان سراب مکن

کشف اسرار شرع جایز نیست
گوش کن منع و اجتناب مکن

عاقبت می روی سوی گیلان
چند روزی دگر شتاب مکن

نعمت الله را به دست آور
عمر بی خدمتش حساب مکن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۸۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.