۲۲۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۲۳۸

به نور طلعت او گشته چشم ما روشن
نموده در نظر نور کبریا روشن

نگاه کردم و دیدم به نور او او را
به نور او بنگر تا شود تو را روشن

فروغ نور جمالش که شمع انجمن است
چراغ مجلس ما کرده حالیا روشن

اگر نه نور جمالش به ما نماید رو
جمال شه که نماید به هر گدا روشن

ندیده دیدهٔ بیگانه زان که تاریک است
ولی ببین که شده چشم آشنا روشن

گرفته جام می و مست آمده در بزم
به ما نموده در آن جام می لقا روشن

همیشه در نظرم نور نعمت الله است
نگر به دیدهٔ ما نور چشم ما روشن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۳۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.