۲۵۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۲۲۴

نعمت الله می است و عالم جام
این چنین جام و می مراست مدام

جز از اینسان حلال نیست شراب
هر که نوشد جز این شراب حرام

ساقی مست مجلس عشقیم
می فروشم حریف و همدم جام

در خرابات کاینات مجو
همچو من دردمند درد آشام

می وحدت به ذوق می نوشم
ذوق داری به بزم ما بخرام

جام و باده شدند همدم هم
مجلس می فروش یافت نظام

عشق شاد آمدی به پافرما
عقل خوش می روی به خیر و سلام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.