۲۴۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۲۱۹

فارغیم از ملک عالم فارغیم
جام می نوشیم و از جم فارغیم

در خرابات مغان با عاشقان
خوش نشسته شاد و خرم فارغیم

جز حدیث عشق او با ما مگو
زان که ما از این و آن هم فارغیم

اسم اعظم خوانده ایم از لوح دل
از حروف اسم اعظم فارغیم

همدم جامیم و با ساقی حریف
غیر از این همدم ز همدم فارغیم

نعمت الله داده اند ما را تمام
فارغیم از بیش و از کم فارغیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۱۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.