۲۳۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۲۱۷

ما گدایان حضرت شاهیم
پرده داران خاص اللهیم

باده نوشان مجلس عشقیم
ره نشینان خاک این راهیم

گر چه از خود خبر نمی داریم
به خدا کز خدای آگاهیم

در ضمیر منیر دل مهریم
بر سپهر وجود جان ماهیم

گاه در مصر تن عزیز خودیم
که چو یوسف فتاده درچاهیم

کام دل در کنار جان داریم
ایمن از آرزوی دلخواهیم

بندهٔ ذاکران توحیدیم
سید ملک نعمت اللهیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۱۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.