۲۴۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۱۵۳

هر آن نقشی که بر دیده کشیدیم
به جز نور جمال او ندیدیم

به گرد نقطه چون پرگار گشتیم
به آخر هم بدان اول رسیدیم

چو قطره غرق بحر عشق گشتیم
محیطی را به یک دم در کشیدیم

خراباتست و ما مست و خرابیم
ز هر خم مئی جامی چشیدیم

به عالم نعمت الله را نمودیم
از آن دم روح در مَردم دمیدیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۵۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.