۲۷۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۱۳۴

درد دل بردیم و درمان یافتیم
نوش وصل از نیش هجران یافتیم

بندگی کردیم و سلطان را بسی
سلطنت از قرب سلطان یافتیم

از بر ما مدتی دل رفته بود
در سر زلف پریشان یافتیم

سر بیفکندیم و سردار آمدیم
جان فدا کردیم و جانان یافتیم

آنچه می جویند و می گویند آن
می طلب از ما که ما آن یافتیم

سالها در کنج دل ساکن شدیم
گنج او در کنج ویران یافتیم

نعمت الله را به دست آورده ایم
لاجرم نعمت فراوان یافتیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۳۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.