۲۶۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۱۰۱

ما حلقه به گوش می فروشیم
ما مست و خراب و باده نوشیم

ز اسرار الست در سماعیم
وز جام بلاش در خروشیم

هر دم به هوای آتش دل
چون بحر به خویشتن بجوشیم

یک جرعه ز دُرد درد عشقش
والله اگر به جان فروشیم

می نوش تو پند و باده می نوش
ز آن ساغر و خم که ما سبوشیم

گر دُرد دهد به ما و گر صاف
شادی روان او بنوشیم

سید چو نگار ساقی ماست
شاید که به می خوری بکوشیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.