۲۵۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۰۷۹

آتش عشقش خوشی افروختم
نام و ننگ و نیک و بد را سوختم

سوختم پروانهٔ جان و دلم
شمع جمع عاشقان افروختم

خرقهٔ ناموس بدریدم دگر
جامهٔ رندانه ای بردوختم

گوهری بخریدم از صراف عشق
نقد و نسیه در بها بفروختم

عالم عشقم چو من عالم کجاست
عالمی را علم عشق آموختم

نعمت الله حاصل عمر من است
حاصل عمر خوشی اندوختم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.