۲۳۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۰۴۰

گر بر افروزد آتش در دم
عالمی سوخته شود در دم

مرد گردن به بند در دینم
کشتهٔ عشق و مردهٔ دردم

داده ام دل بدست باد صبا
به هوائی که خاک او گردم

فاش کردند راز پنهانم
اشک گلگون و چهرهٔ زردم

ساقیا جام می به سید ده
که من از توبه توبه ای کردم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۳۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.