۲۴۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۰۲۷

همدمی گر طلب کنی یک دم
باش با جام می دمی همدم

گنج و گنجینه خداوندی
طلبش کن ز حضرت آدم

گر کسی جم ندید جامش دید
ما ندیدیم جام را بی جم

دردمندیم و درد او درمان
دل ما ریش و زخم او مرهم

جام می را بگیر و خوش می نوش
که بود ذوق این و آن با هم

مظهر اسم اعظم اوئیم
غیر ما کیست صاحب اعظم

این و آن در جهان فراوانند
نعمت الله یکی است در عالم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.