۲۴۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۰۰۴

حاصل ما دل است و حاصل دل
درد عشقست بنگر این حاصل

درد عشقش بیان کنم چه بود
مشکل حل و حل هر مشکل

گوشهٔ دل سرای اوست ولی
عشق لاخارج است و لاداخل

عاقبت بازگشت جمله به ماست
بوالعجب حق به حق شود واصل

بحر عشقش به ما چو موجی زد
هم ز ما شد حجاب ما حائل

جسم و جان را به جزو و کل بسپار
بی سر و پا در آ به خلوت دل

شاهبازی نه بلبل گلزار
روح محضی چه می کنی گل و گل

عشق او گوهر خزانهٔ ماست
معنی دریا و صورتم ساحل

تا که سید ز خود کناری کرد
در میان نیست جز خدا قائل
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.