۲۴۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۹۷۶

عشق او دریا و ما در وی صدف
از صدف گوهر طلب کن ای خلف

گوهر هر کس که باشد خوبتر
باشد او را بر یکی دیگر شرف

کی تواند بود گیلان همچو مصر
یا کجا باشد سقر مثل نجف

کشف و کشاف است ما را در نظر
کی بود چون کشف ما کشف کشف

گرچه دریا آبرو دارد ولی
غیر بادش نیست دریا را به کف

در پی نقش خیال این و آن
حیف باشد گر شود عمرت تلف

نعمت الله مجلسی آراسته
آمده رندان مست از هر طرف
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۷۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.