۲۸۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۰۶۹

بیش مَکُن همچُنان، خانه دَرآ هم چُنین
ای زِ تو روشن شده، صَحْن و سَرا هم چُنین

بادهٔ جان خورده‌یی، دلْ زِ جهانْ بُرده‌یی
خَشم چرا کرده‌یی؟ چیست؟ چرا هم چُنین؟

حَلْقه دَرآ رویْ باز، بر همه خوبانْ بِتاز
سَجده کُنم در نمازْ رویِ تو را هم چُنین

ای صَنَمِ خوش سُخن حَلْقه دَرآ، رَقص کُن
عشقْ نگردد کُهن، حَقِّ خدا هم چُنین

هر کِه دَرین روزگارْ دارد او کار و بار
بنده شُده‌ست و شِکارْ یارِ مرا هم چُنین
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.