۲۵۳ بار خوانده شده
در میکده مست و رند و قلاش
همصحبت عاشقان او باش
هر نور که دیده یا بد از دل
در پای خیال عشق او باش
ای عقل تو زاهدی و ما رند
عاقل چه کند حریف قلاش
ظاهر جامیم و باطناً می
صورت نقشیم و معنی نقاش
معشوق خودیم و عاشق خود
گفتیم حدیث عشق خود فاش
می نوش ز جام ساقی ما
سرمست چو چشم یار خوش باش
من بندهٔ سیدم که دایم
مست است و حریف و رند و اوباش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
همصحبت عاشقان او باش
هر نور که دیده یا بد از دل
در پای خیال عشق او باش
ای عقل تو زاهدی و ما رند
عاقل چه کند حریف قلاش
ظاهر جامیم و باطناً می
صورت نقشیم و معنی نقاش
معشوق خودیم و عاشق خود
گفتیم حدیث عشق خود فاش
می نوش ز جام ساقی ما
سرمست چو چشم یار خوش باش
من بندهٔ سیدم که دایم
مست است و حریف و رند و اوباش
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.