۲۴۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۲۲

هر چه می بینی همه مطلق نگر
خلق را بگذار و جمله حق نگر

عشق او در دریا و ما ماهی در او
حال این ماهی مستغرق نگر

عاشق و معشوق شد مشتق ز عشق
گر تو مشتاقی در این مشتق نگر

عشق او چون بلبل و جان برگ گل
گلستان و بلبل و رونق نگر

آیهٔ تنزیه و تشبیهش بخوان
این مقید بین و آن مطلق نگر

ما نه مائیم و نه او فافهم تمام
صورت و معنی این مغلق نگر

نعمت الله گوهر دریای ماست
گوهر دریا در این زورق نگر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.