۲۳۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۱۰

نور چشم ما به چشم ما نگر
آن یکی در هر یکی پیدا نگر

قطرهٔ آبی که آید در نظر
عین ما را جود در دریا نگر

ذات او با هر صفت اسمی بود
یک حقیقت در همه اسما نگر

وحدت و کثرت به همدیگر ببین
مظهری در مظهر اشیا نگر

ساغر می نوش کن شادی نما
ذوق سرمستی و حال ما نگر

عشق را جائی معین هست نیست
جای آن بی جای ما هر جا نگر

نعمت الله در نظر آئینه ایست
گر نظر داری بیا ما را نگر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۰۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.