۲۴۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۷۹۳

آب حیات ماست که می نام کرده اند
روحست و همچو راح در اینجام کرده اند

آنها که زاهدند ندارند ذوق می
ترک شراب ناب به ناکام کرده اند

در جام می مستیم درد خواره و رندیم دردمند خیال
ما را دوا به جام غم انجام کرده اند

رخش نقش بسته اند
آنگاه از لبش طمع خام کرده اند

از نور سیدم اثر صبح دیده شام
در تار زلف او خبر شام کرده اند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.