۲۵۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۷۶۹

چشمم نورت در این و آن دید
روشن چشمی که آن چنان دید

غیری نگذاشت غیرت تو
غیر تو چو نیست چون توان دید

جام است و شراب هر دو با ما
این دیدهٔ ما همین همان دید

گوئی که چگونه دید چشمت
بگذر ز نشان که بی نشان دید

دریای محیط دیدهٔ ما
در جام جهان نما روان دید

دیده نظری ز نور او یافت
آن نور لطیف او به آن دید

در دیدهٔ مست نعمت الله
نوریست که چشم ما عیان دید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.