۲۴۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۷۳۹

عاشقی کو سر به پای ما نهاد
روی خود در جنت المأوا نهاد

از سر دنیی و عقبی درگذشت
هر که پا با ما درین دریا نهاد

بر در میخانه هر کو بار یافت
سروری گردید و سر آنجا نهاد

کار ما چون از بلا بالا گرفت
مسند والای ما بالا نهاد

پانهد بر فرق عالم هر که سر
بر در یکتای بی همتا نهاد

رو به مه بنمود نور آفتاب
روشنی در دیدهٔ بینا نهاد

نعمت الله را به ما انعام کرد
خوان انعامش برای ما نهاد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.