۲۷۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۷۳۷

حضرت سلطان ما پاینده باد
آفتاب دولتش تابنده باد

عشق سلطانست و ما از جان غلام
میل سلطان دائما با بنده باد

دل به دلبر جان به جانان داده ایم
هر که باشد همچو ما دلزنده باد

عاقلی کو منع رندان می کند
در میان عاشقان شرمنده باد

بلبل مستی که می گوید به ذوق
چون گل خندان لبش پر خنده باد

چشمهٔ آب حیات معرفت
دائما از بحر ما زاینده باد

نعمت الله میر سرمستان ماست
بر سر ما تا ابد پاینده باد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.