۲۶۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۹۶

مرغ زیرک بین که یاهو می زند
روز و شب با اوست کو کو می زند

ذهن تیرانداز ما بر هر نشان
می شکافد مو و بر مو می زند

در خرابات مغان سلطان عشق
خیمهٔ دولت به هر سو می زند

باش یک رو در طریق او که او
بوسه ها بر روی یک رو می زند

شهر دل را شه عمارت می کند
سنجقش بر برج و بارو می زند

می نوازد مطرب عشاق ساز
ساز چون نیکوست نیکو م یزند

نعمت الله رند سرمستی بود
ساغر می شادی او می زند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.