۲۵۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۶۸

ناز با یار غار خوش باشد
آن میان در کنار خوش باشد

نقش رویش خیال می بندم
در نظر آن نگار خوش باشد

عشق او آفتاب تابان است
مهر او بی غبار خوش باشد

نور او را به نور او بنگر
آن نهان آشکار خوش باشد

لیس فی الدار غیره دیار
در چنین دار یار خوش باشد

در همه چون جمال او پیداست
گر یکی ور هزار خوش باشد

بلبل مست و صحبت سید
بابت گلعذار خوش باشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.