۲۶۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۵۹

گر نه او یار غار ما باشد
در دو عالم که یار ما باشد

ما کجا دوستدار او باشیم
گر نه او دوستدار ما باشد

شادمانم به دولت غم او
زانکه او غمگسار ما باشد

رندی و عاشقی و میخواری
پیشه و کار و بار ما باشد

پادشاهیم و شاهد و ساقی
بر یمین و یسار ما باشد

سخن ما که روح می بخشد
در جهان یادگار ما باشد

نعمت الله که جان ما به فداش
سید و خواندگار ما باشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.