۲۵۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۵۷

به جز میخانه جای ما نباشد
هوائی چون هوای ما نباشد

بیا دُردی دردش نوش میکن
که خوشتر زین دوای ما نباشد

نیابد پادشاهی یا ولایت
اگر سلطان گدای ما نباشد

بقای جاودان داریم از عشق
غم ما از فنای ما نباشد

به صدق دل به جانان جان سپردیم
به غیر او جزای ما نباشد

خدای هر دو عالم جز یکی نیست
یکی دیگر خدای ما نباشد

به جز انعام عام نعمت الله
نوای بی نوای ما نباشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.