۲۷۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۳۱

دل سوی صاحب جمالی می کشد
هر زمان نقش خیالی می کشد

هر نفس بر لوح جانم صورتی
از مثال بی مثالی می کشد

می کشد ما را محول سو به سو
هر دم از حالی به حالی می کشد

غم کجا گردد به گرد آن دلی
کز هوای او ملالی می کشد

عقل ناقص کی کشد ما را چو ما
عشق یاری بر کمالی می کشد

گر به میخانه کشد رندی تو را
خوش برو نیکو خصالی می کشد

سیدم ساقی و جان من حریف
دم به دم جام زلالی می کشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.