۲۵۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۱۰

آب چشم ما به هر سو می رود
خوش روان از دیده بر رو می رود

می رود خاطر به کوی می فروش
آفرین بر وی که نیکو می رود

ای که گوئی از در دلبر برو
کی رود دل از درش چو می رود

در طریق عشق دل چون عاشقان
گه به سینه گه به پهلو می رود

می کنم خود را ملامت سالها
عمر اگر یک لحظه بی او می رود

در هوای زلف او باد صبا
خوش روان گشته به هر سو می رود

رو مپیچ از نعمت الله زان که او
رو به راه آورد یک رو می رود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.