۲۸۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۷۲

دیدهٔ ما چو روی او بیند
بد نبیند همه نکو بیند

چشم ما آب در نظر دارد
غرق بحر است سو به سو بیند

عاشقانه در آینه نگرد
خود و معشوق روبرو بیند

دیگری می خورد نبیند جام
بنده می‌نوشد و سبو بیند

لیس فی الدار غیره دیّار
احول است آن یکی به دو بیند

دیده روشن به نور اوست مدام
نور رویش به نور او بیند

رشته یکتو است ای برادر من
نعمت‌الله کجا دو تو بیند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.