۲۸۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۸۵

عشق بازیست عشقبازی نیست
عشقبازی به عشوه سازی نیست

عشق دارد حقیقتی دیگر
حالت عاشقان مجازی نیست

ساز ما ناله ایست دل سوزی
به از این ساز اگر نوازی نیست

کشتهٔ عشقم و در این دوران
چون من و او شهید و غازی نیست

حال مستی ما ز رندان پرس
محرم راز ما حجازی نیست

خرقه ای کان به می نمی شویند
در بر عاشقان نازی نیست

نعمت الله رند سرمست است
عشق بازی او به بازی نیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.