۲۵۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۴۰

چشم ما روشن به نور روی اوست
جان ما دایم به جست و جوی اوست

بلبل سرمست در گلزار عشق
هرچه می گوید بگفت و گوی اوست

جنت جاوید اگر خواهی بیا
پیش ما بنشین که جنت کوی اوست

یک سر مویش به جانی کی دهم
هر دو عالم قیمت یک موی اوست

آفتاب است او و خوبان همچو ماه
روشنی روی ماه از روی اوست

گفتهٔ مستانهٔ ما گوش کن
نیک بشنو گفتهٔ نیکوی اوست

خال هندویش دل ما صید کرد
سید ما بندهٔ هندوی اوست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.