۲۶۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۰۷

رندی که حریف عاشقان است
در مذهب عشق عاشق آن است

عشقست که عاشقست و معشوق
در جام جهان نما عیان است

دیوانهٔ عشق عاشق ماست
وارسته ز نام و از نشان است

آسوده ز جسم و جان و صورت
فارغ ز معانی و بیان است

آب است و حباب چون می و جام
این جام می محققان است

نوری است به چشم ما نموده
در دیدهٔ ما ببین که آن است

در مجلس عشق نعمة الله
سر حلقهٔ جمله عاشقان است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.