۲۵۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۸۷

خلوت من مقام رندانست
هر چه دارم به نام رندان است

این چنین گفتهای مستانه
سخنی از پیام رندان است

عین آب حیات اگر جوئی
جرعهٔ می ز جام رندان است

زلف خوبان و حسن مه رویان
اثر صبح و شام رندان است

پادشاه سریر هفت اقلیم
از دل و جان غلام رندان است

بزم عشقست و عاشقان سرمست
ساغر می به کام رندان است

خوش بخوانش که گفتهٔ سید
نکته ای از کلام رندان است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.