۲۷۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۷۱

عشق مست است و عقل مخمور است
عاقل از ذوق عاشقان دور است

دل ما گنجخانهٔ عشق است
گنجخانه به کُنج معمور است

نظری کن که نزد اهل نظر
هر که او ناظر است منظور است

نور چشم است در نظر پیدا
دیده ای کو ندید بی نور است

زاهد ار ذوق ما نمی داند
هیچ عیبش مکن که معذور است

آفتاب ار به نور پیدا شد
سید ما به نور مستور است

نعمت الله به رندی و مستی
در همه کاینات مشهور است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.