۲۴۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۳۵

چشم مستش میفروشی دیگر است
نوش لعلش باده نوشی دیگر است

آتش عشقش دل ما را بسوخت
داغ او بر دل فروشی دیگر است

نالهٔ دلسوز ما بشنو دمی
کاین دم ما را خروشی دیگر است

عاشق و مستیم و لایعقل ولی
جان ما را فهم و هوشی دیگر است

دوش ما و او به هم دوشی زدیم
امشبم امید دوشی دیگر است

هرکه او تجرید گردد پیش او
در طریقت خرقه پوشی دیگر است

خم می در جوش و ما مست وخراب
سیدم در ذوق و جوشی دیگر است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.