۲۷۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۰۳

خوش آب حیاتیست که گویند شرابست
خوش عاشق رندی که چو ما مست و خرابست

جامی که ز آبست پر آبست کدامست
در مجلس ما جو که چنین جام حبابست

در گلشن اگر بلبل سر مست گل افشاند
ما راز گلستان همه مقصود گلابست

بر راه خطا عقل اگر رفت خطا کرد
تو در پی او گر نروی عین صوابست

هر نقش خیالی که تو را غیر نماید
تعبیر کن آن را که خیال تو به خوابست

مائیم و حریفان همه سرمست شرابت
ما را چه غم ار زاهد مخمور سرابست

موجیست درین دیدهٔ دریا دل سید
پیداست که آبست که بر آب حجابست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.