۲۷۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۰۸

با تو گویم که چیست جام و شراب
به مَثل نزد ما چو آب و حباب

خوش بیا سوی ما در این دریا
عین ما را به عین ما دریاب

موج و دریا یکیست تا دانی
نظری کن به چشم ما در آب

صورت و معنئی که می نگرم
سبب است و مُسببُ الاسباب

هر که گوید که غیر او دیدم
دیده نقش خیال او در خواب

آفتاب است و ماه گویندش
نور مهر است و نام او مهتاب

نعمت الله خدا به من بخشید
یافتم خوش عطائی از وهّاب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.