۷۵۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۹

عین دریائیم و دریا عین ما
نیست ما را ابتدا و انتها

بر در میخانه مست افتاده ایم
خانهٔ ما خوشتر از هر دو سرا

بینوایان خوش نوائی یافتند
بینوا شو گر همی خوانی نوا

گفتهٔ مستانهٔ ما را بخوان
عاشقانه خوش سرودی می سرا

دردمندیم و دوا درد دلست
درد ما همدرد ما داند دوا

سر به پای خم می افتاده ایم
بی حجاب ای عاشق عارف بیا

در طریقت خرقه ای پوشیده ایم
دست ما و دامن آل عبا

نعمت الله ساقی و ما رند و مست
گو بیا یاری که دارد ذوق ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.