۲۹۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۸

هرچه می گویند می گوئیم ما
آنچه می جویند می جوئیم ما

ما به بوی زلف سنبل بوی او
مو به مو زلف بتان بوئیم ما

جام می آب حیاتی خوش بود
خرقهٔ خود را به آن شوئیم ما

ما و او با هم یگانه گشته ایم
بی دوئیم و ما و تو اوئیم ما

عین دریائیم و دریا عین ما
عین ما از عین ما جوئیم ما

نیست ما را ابتدا و انتها
تا ابد خود را به خود پوئیم ما

سیدم آئینهٔ گیتی نماست
ما چنین آئینه ، یک روئیم ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.